۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۷
کد خبر: ۶۰۵۳
احسان و سولماز ماه عسل از هم جدا شدند + ویدئو | استوری سولماز بعد از انتشار خبر جداییشان | سرنوشت مشهورترین عاشق برنامه ماه عسل را ببینید
احسان و سولماز جدا زوج عاشق برنامه ماه عسل از هم جدا شدند.
به گزارش روبرونیوز، احسان و سولماز جدا زوج عاشق برنامه ماه عسل از هم جدا شدند؛ سولماز در جواب کامنت یکی از کاربران نوشت که «ما ازهم جدا شدیم» و در پاسخ به کاربری دیگر گفت: «همونجور که تو برنامه تعریف کردم آقا احسان چهارده سال برای من از خود گذشتگی کردند الانم صلاح این بود که جدا بشیم ...»
جدایی احسان و سولماز
احسان و سولماز، مهمانان برنامه ماه عسل سال ۹۳ توجه همه ایران را به خود جلب کردند. قصه سولماز و احسان و وفاداری ستودنی احسان به همسرش که سولماز آن را در برنامه ماه عسل روایت کرد تاثیر بسیاری بر عواطف و احساسات بینندگان این برنامه گذاشت. آنقدر که بلافاصله صفحههای فیس بوک و وبلاگهایی با نام و عکس این مرد وفادار و همسرش، ساخته شد.
استوری سولماز بعد از انتشار خبر جداییشان را در ادامه میبینید:
قصه زندگی سولماز
سولماز که برای برگزاری چهلمین روز درگذشت مادربزرگش راهی تبریز است، در مسیر دچار سانحه میشود. در این حادثه او پدر، مادر و دخترعمویش را از دست میدهد و خودش هم راهی بیمارستان میشود. آن هم با هوشیاری سه درصد. شرایط سولماز آنقدر حاد است که پزشکان امید زیادی به بهبود او ندارند.
اما احسان، همسرش را از خدا میخواهد. از آنجا که شرایط جسمی سولماز مناسب نیست و بیمارستان اجازه انتقال او به تهران را نمیدهد. پدر و مادر احسان منزلی را در قزوین اجاره میکنند تا در این شرایط سخت، در کنار تنها پسرشان و همسرش باشند. احسان تمام مدت در بیمارستان است.
یا در کنار تخت محبوبش و مشغول صحبت کردن با او و یا در نمازخانه و در حال دعا به درگاه معبودش. او از خدا میخواهد که همسرش را به او برگرداند و بار دیگر به امام هشتم (ع) متوسل میشود و نذر میکند که اگر سولماز به زندگی برگردد، خادم حرم امام رضا (ع) شود.
نذری که هنوز شرایط برآورده کردنش مهیا نشده و او از این بابت ناراحت است. احسان هر صبح به دیدار سولماز میآید و با وجود اینکه به او گفتهاند همسرش نمیتواند غذا بخورد، هر روز برای او ناهاری را که مادرش پخته و میکس کرده، همراه میآورد و ساعتها با سولماز صحبت میکند.
سرانجام عشق معجزه میکند و سولماز با وجود ناباوری پزشکان، به هوش میآید.
اما احسان، همسرش را از خدا میخواهد. از آنجا که شرایط جسمی سولماز مناسب نیست و بیمارستان اجازه انتقال او به تهران را نمیدهد. پدر و مادر احسان منزلی را در قزوین اجاره میکنند تا در این شرایط سخت، در کنار تنها پسرشان و همسرش باشند. احسان تمام مدت در بیمارستان است.
یا در کنار تخت محبوبش و مشغول صحبت کردن با او و یا در نمازخانه و در حال دعا به درگاه معبودش. او از خدا میخواهد که همسرش را به او برگرداند و بار دیگر به امام هشتم (ع) متوسل میشود و نذر میکند که اگر سولماز به زندگی برگردد، خادم حرم امام رضا (ع) شود.
نذری که هنوز شرایط برآورده کردنش مهیا نشده و او از این بابت ناراحت است. احسان هر صبح به دیدار سولماز میآید و با وجود اینکه به او گفتهاند همسرش نمیتواند غذا بخورد، هر روز برای او ناهاری را که مادرش پخته و میکس کرده، همراه میآورد و ساعتها با سولماز صحبت میکند.
سرانجام عشق معجزه میکند و سولماز با وجود ناباوری پزشکان، به هوش میآید.
خبرهای مرتبط
از دست ندهید
منتخب تصاویر روز
ارسال نظر
داغترین خبرها
اخبار برگزیده - صفحه خبر